سفارش تبلیغ
صبا ویژن
توانگرى در غربت چون در وطن ماندن است و درویشى در وطن ، در غربت به سر بردن . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :4
کل بازدید :23103
تعداد کل یاداشته ها : 11
103/9/5
12:34 ع
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
محب اهل بیت[9]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
مسابقه[1]
لوگوی دوستان
 

علایم حتمى و غیر حتمى (نشانه‏ هاى مقطوع و نشانه‏ هاى مشروط)
 مسئله ‏ى یکم: توضیحى درباره‏ ى علایم غیر حتمى
 در برخى روایات، دسته‏اى از نشانه‏ هاى ظهور، علایم قطعى و تخلف‏ ناپذیر شمرده شده است و چنان که شیخ مفید 1در جلد دوم الارشاد صفحه ى  370و شیخ‏ الطائفه در الغیبة صفحات  265 - 263تصریح کرده ‏اند، این بدان معناست که سایر علایم مذکور در روایات، طبق قانون بداء مشروط و قابل تغییرند. قابل تغییر بودن نشانه ‏هاى غیر حتمى در منطق کلامى شیعه، به راحتى قابل توضیح است.
 مى‏دانیم که باور داشتن پدیده ‏ى (بداء) یکى از ویژگى‏هاى منظومه‏ ى کلامى شیعى است. در کتب معتبر و مصادر روایى اصلى شیعه، احادیث بداء فراوان به چشم مى‏خورد که هم از لحاظ سندى و هم از لحاظ دلالى، قطعى و کاملا قابل اعتمادند. مثلا در اصول کافى، کتاب توحید، بابى مستقل به مسئله بداء اختصاص یافته که مشتمل بر هفده حدیث است و نیز جناب صدوق؛ در کتاب التوحید، باب پنجاه و چهارم، یازده حدیث را در این خصوص گرد آورده است همچنان که علامه مجلسى 1در جلد چهارم موسوعه‏ ى بحار الانوار، هفتاد حدیث در این باره ذکر مى‏کند
 بداء در لغت به معناى (ظهور) است. در باره ‏ى معناى اصطلاحى آن، استاد المتکلمین شیخ مفید؛ مى‏گوید: بداء ظاهر گشتن امرى است که وقوعش بعید مى‏نموده است.
 همین تعریف از سوى متکلمان متأخر نیز مورد پذیرش قرار گرفته چنان که جناب ملاعبدالرزاق لاهیجى قدس سره مى‏نویسد: بداء ظهور امرى است که ظاهر، خلاف آن بوده باشد.  باید توجه داشت که:
  1- بداء در خصوص امور مشروط صورت مى‏پذیرد و از آنجا که انسان‏ها به مشروط بودن آن حادثه‏ ى متوقع و نیز ماهیت شرط آن آگاهى ندارند، هنگامى که به جهت فقدان یا انعدام آن شرط خفى و تبدل مصلحت، رخداد مورد انتظار حاصل نمى‏شود و یا بالعکس، مردمان آن را غریب مى‏شمارند و برخى به استبعادش مى‏پردازند.

 2 - بداء در مرحله‏ ى (تقدیر) اتفاق مى‏افتد و نه در مرحله (قضا) و مربوط به (لوح محو و اثبات) است و نه (لوح محفوظ).
   3 - بداء ویژه ى امور تکوینى بوده و به مثابه (نسخ) در امور تشریعى است چنان که معلم ثالث جناب میرداماد مى‏گوید:  فالنسخ کانّه بداءٌ تشریعى و البداء کانّه نسخٌ تکوینى.
4 -  باور داشتن (بداء) اوج توحید نظرى و تعظیم و تقدیس حق سبحانه است چه آن که عصاره‏ ى ایمان بدین کریمه قرآنى است که: (کُلَّ یَوْمِ هُوَ فِى شَأن)
  بدین سبب در اثر وارد شده که: ما عُظِّمَ اللّهُ بمثل البداء  و عمل بر طبق بداء و مشیت جاریه‏ ى الهى، نهایت خاکسارى و کمال عبودیت و تسلیم در برابر اراده و فرمان ربوبى است. به راستى که: ما عُبِد اللَّهُ بشى‏ءٍ مثل البداء
 . مبحث بداء داراى ظرایف و نکات زیادى است
  که در اینجا از ذکر آن‏ها صرف نظر مى‏کنیم و به بحث خود و نشانه‏ هاى غیر قطعى و مشروط بازى مى‏گردیم.
 بر پایه ى آنچه گذشت، حدوث برخى از نشانه ‏هاى ظهور مشروط به شرایطى است که ما از آن‏ها بى‏اطلاعیم و ممکن است با فقدان این شرایط، آن نشانه‏ها پدیدار نگردد. در این میان نکته‏ ى بسیار ظریف و حائز اهمیت، رابطه‏ ى میان نشانه ‏هاى غیر حتمى و مسئله‏ ى بداء ازیک سو و دعا براى تسریع ظهور و تعجیل در فرج حضرت صاحب الامرعلیه السّلام  از سوى دیگر است.
 مى‏دانیم که توصیه‏هاى فراوان و سفارش‏هاى مؤکدى از سوى ائمه هدى‏علیهم السّلام  مبنى بر لزوم، الحاح و اصرار در دعا براى تسریع فرج ولى عصر(عجل الله تعالى فرجه) (مانند دعاى معروف اللهمّ عجّل لولیک الفرج و العافیة و النصر و امثال آن) به ما رسیده است.
  و شاید از همه مهم‏تر دستور صادره از ناحیه مقدسه‏ ى شخص امام زمان‏ علیه السّلام باشد که در توقیع ارسال شده براى اسحاق بن یعقوب وارد شده است؛ حضرت در آنجا مى‏فرمایند: (...واکثروا الدعاء بتعجیل الفرج...) و بیش از پیش براى تعجیل فرج دعا کنید.
 و از طرفى نیز مى‏دانیم که دعا -مانند صدقه و برّ به والدین- بر مقدّرات تکوینیه (امور محتمل الوقوع و مشروط ى که در لوح محو و اثبات، درج شده و عواملى چون دعا و صدقه در شروط آن‏ها تغییراتى را ایجاد مى‏کنند) تأثیر مى‏گذارد.
 رُوِىَ عَن النبى‏صلى الله علیه و آله  انه قال: (لایَنْفَعُ الحَذَرُ مِن القَدَرِ ولکنَّ اللّهَ یَمْحُو بالدعاءِ ما یَشاءُ مِن القَدرِ)

 از رسول خداصلى الله علیه و آله  نقل شده که فرمود: (فرار از تقدیر الهى سودى ندارد ولى خداوند با دعا مقدراتى را که بخواهد محو مى‏سازد).
 از آنچه گذشت مى‏توان دو نکته را که هر یک مکمل دیگرى است، اسنتناج کرد:
1 - تشویق ائمه هدى‏علیهم السّلام  به دعا براى تسریع فرج، بیانگر آن است‏که حصول فرج و فرا رسیدن ظهور داراى یک زمان صد در صد تعیین شده و غیر قابل تغییر نیست؛ بر این پایه، نشانه ‏هایى که براى زمان ظهور بیان شده (غیر از علایم حتمیّه) و در مرتبه‏ ى قدر و در لوح محو و اثبات مضبوطند، قابل تغییر و تبدّل و تقدّم و تأخّر بوده و بداء در آن‏ها محتمل است.
 2 - محتوم معرفى شدن برخى از علایم از سوى ائمه هدى‏علیهم السّلام  که به دلالت التزامى بیانگر غیر قطعى و محتمل الوقوع بودن برخى دیگر از نشانه‏ هاى ظهور است، نوید بخش این حقیقت مسئولیت‏ آور و شورآفرین است که مهدى‏باوران باید مسئله دعا براى تعجیل در ظهور حضرت ولى عصرعلیه السّلام  را به شکل خیلى جدى و امیدوارانه پى بگیرند و بیش از پیش بر روى آن سرمایه‏گذارى کنند و باور کنند که خداوند سبحان استجابت ادعیه را ضمانت فرموده است؛ (أُدعُونى اَسْتَجِبْ لَکُمْ)   و مى‏دانیم که (اِنَّ اللّه لایُخْلِفُ المیعاد).